به خود میبالیم که استادی همچون علیزاده داریم/ مسئولان فرهنگی از این اقدام تجلیل کنند
يكشنبه, ۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۳:۳۰ ب.ظ
تقریبا یک ماه پیش بود
که اعلام شد که حسین علیزاده طی مراسمی در اقامتگاه سفیر کبیر فرانسه، نشان
شوالیه هنر و ادبیات را از «برونو فوشه» سفیر کبیر این کشور در ایران
دریافت خواهد کرد.
نشان شوالیه، نشان هنر و ادب، نشان آفیسر، نشان کماندو نشانها و مدالهایی هستند که دولت فرانسه در مقاطع مختلف زمانی به اهالی فرهنگ و هنر اهدا میکند. از میان شخصیتهای علمی و فرهنگی کشورمان و افرادی همچون پری صابری، محمد علی سپانلو، جلال ستاری، پروفسور محمود حسابی و در بین اهالی موسیقی نیز این نشان به شهرام ناظری و محمدرضا شجریان داده شده بود. این نکته را هم نباید ناگفته گذاشت که درجه فرمانده هر ساله به حدود 20 نفر، نشان افسر به حدود 60 نفر و نشان شوالیه به حدود 200 نفر از سراسر جهان اعطا میشود.
اما این بار قرار بود این نشان دولت فرانسه بر سینه هنرمندی جای بگیرد که با یک عمر فعالیت بیوقفه نقش بیبدیلی را در احیاء و تکامل موسیقی سنتی برداشته بود.
دو هفتهای از اعلام اعطای این جایزه نگذشته بود که علی رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر طی نامهای از علیزاده خواست تا این جایزه را دریافت نکند. او در بخشی از این نامه آورده بود: «به عقیده من این نشانها واقعا مهم هستند و از بابت اهداء آنها به ایرانیها٬ خداوند منان را سپاسگزاریم و خیلیها هم منتظرش هستند اما افرادی کاملا استثنایی هستند که تجلی نامشان چنان جلوه و شکوهی دارد که لقب استاد که در ایران و ایتالیا فراوان است و همچنین لقب شوالیه که فوتبالیست زینالدین زیدان و یا هنرپیشه خانم مرلین دیتریش یا خانم سلین دیون یا خواننده خولیو ایگلهسیاس و آقای تئودوراکیس و صدها نفر دیگر نیز که به آنها هدیه شده؛ نمیتواند به درخشش نامشان کمکی بکند. برای اینجانب کاملا غیرمنطقی و باور نکردنیست که خوانندهای را در ایران «شوالیه آواز ایران» نام میبرند کما اینکه خود این تیتر در تناقض و کاملا ناخوانا با اصالت موسیقی ایرانی است. در هر صورت نمیتوانم مجسم کنم که حسین علیزاده که میلیونها ایرانی خالص با جان و دل و درک هنرش بنامش احترام میگذارند با دریافت این نشان که از طرف افرادی تقدیم میشود که قطعا هنر ایشان را نمیشناسند٬ با نام «شوالیه تار ایران» یاد کنند. این یک توصیه و فقط برای احترام شخص اینجانب به بزرگی نام جناب آقای حسین علیزاده است و اگر ایشان این لقب را هم دریافت کنند خدمتشان صمیمانه تبریک میگویم.»
بعد از انتشار این نامه همه منتظر بودند تا روز ششم آذر فرا برسد و ببینند که آیا علیزاده این نشان را دریافت میکند یا نه؟ تا این که صبح دیروز استاد علیزاده طی نامهای رسماً اعلام کرد که این جایزه را دریافت نخواهد کرد. حسین علیزاده در بخشی از این نامه نوشته بود: «شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی همان طور که نزد مردم است، نزد مسئولان ـ که باید خدمتگزاران تاریخ و فرهنگ و هنر باشند ـ میبود، یک هدیه و عنوان غیر خودی این همه انعکاس نداشت. وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید میشود. و اما من ضمن قدردانی از مسئولین کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنر پرور و هنر دوست ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده و تا آخر عمر به آن پیشوند و یا پسوندی نخواهم افزود. در آخر ضمن تبریک به تمام بزرگان ایران و جهان که نشان با ارزش شوالیه را دریافت کردهاند، خود را بینیاز از دریافت هر نشانی دانسته، همچنان اندر خم کوی دوست و به شوق عشق تا آخر عمر خواهم ایستاد. در خاتمه باید اشاره کنم که سئوال بزرگی که در محافل هنری و اجتماعی اروپا اغلب پیش میاید این است که چرا دهها موسیقیدان معروف جهانی فرانسوی و نوازندههای چیرهدست بینظیر بعضی از کشورها مانند چین هندوستان و روسیه این نشان را دریافت نکردهاند»
با انتشار این نامه از سوی خبرگزاری فارس، برخی از مخاطبان نظرات جالبی را در این باره دادهاند که در ادامه نظرات موافق و مخالف را میخوانید:
*چه زیبا. آفرین. هنرمند تویی که خود را نمیفروشی که نشان ملتت را با نشان هیچ بیگانهای عوض نمیکنی. به خود میبالم که در کشوری زندگی میکنم که ارزشها و معیارها در آن با تمام دنیا متفاوت است. سنگ محک در کشور من نه پول است و نه شهرت؛ اینجا مدال مردی و مردانگی می زنند بر سینه آزادگان.
*با سلام خدمت این استاد عزیز که غیرت ایرانی در خود دارد و این چنین به وطن و مردمش میبالد تا فرهنگ اصیل و کهن ایرانی را به جهان بشناساند این ملت با تمدن هنوز یادش هست که هواپیمای میراژ فرانسه چگونه فرهنگ بر خواسته از دل مردم فرانسه را برسر پیر و جوان کوچک بزرگ هنرمندان دانشجویان و.... می ریختند و حال این گونه فرهنگ را در قابی به ملت ایران می دهند.
*درود بر غیرت و شرف استاد علیزاده و استادانی چون شما و قابل توجه خانم هنرمندمان که به خاطر یک جایزه تمام اعتقادات و ... خود را زیر پا گذاشت. یا بعضی ها که به خاطر جایزه هایی این چنین که فقط قولش را بهشان دادهاند وطن فروشی میکنند. درود بر تاج سرمان استاد علیزاده.
*حسین علیزاده یک ترکیب دو کلمه ای است نوشته شده با خط نورانی که مثل ستاره ای فروزان در آسمان هنر ایران می درخشد، آنچنان که حتی نیازی نیست بگوئیم استاد، پروفسور، هنرمند، صاحب سبک یا رشته هنری موسیقی یا موسیقی اصیل یا هر کلمه ای دیگر، کافیست بگوئیم علیزاده تا شور و حماسه و احساس زیبای انسانی در هر ایرانی هنرپرور و هنردوست و صاحب احساس و ایمان زنده شود.
*هرچند وقت یکبار یک نفر پیدا می شه که راه درست رو به بقیه نشان بده که متاسفانه خیلی کمه و به همین خاطر زود از ذهن ها می ره. شاید گفت کلمه درود بر شما استاد عالی قدر بسیار ناچیز باشد در مقابل این روشن فکری و وطن دوستی این عاشق وطن اما استاد درود بر شرفت درود بر غزتت و درود بر فکر روشنت.
*به خودم می بالم که ایرانی ام. فرزند سرزمینی که چنین بزرگمردانی را در دامان خود پرورده. درود بر این هنرمندِ عزتمند درود بر پدر و مادری که چنین آزادمردی را به جامعه فرهیخته ایران هدیه داده اند. وقتِ آن رسیده که قبل از آنکه «:خارجی ها» هنرمندانِ ما را ببینند! مسئولان فرهنگی کشورمان؛ ایشان را ببینند.
*من (هنر جوی نوازندگی تار) با همه احترامی که به استاد میگذارم ولی با کارشان مخالفم به چند دلیل:
اولا کشور بورکینا فاسو که نمیخواست مدال بدهد، اگر خصلتهای استعماری و نظر سوء فرانسه را در نظر نگیریم فرانسه مهد هنر است و این برای همه ثابت شده، اصلا کاری به سیاست ندارم از لحاظ سیاسی فرانسه یک کشور بد است.
اتفاقا استاد با این کارش خواسته به مسئولین پیامی را برساند چرا آمده از مسئولین ما به فرانسویها گله کرده، سفره دلش را باز کرده (شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی همان طور که نزد مردم است، نزد مسئولان ـ که باید خدمتگزاران تاریخ و فرهنگ و هنر باشند ـ میبود، یک هدیه و عنوان غیر خودی این همه انعکاس نداشت)
اگر اینطوری باشد خوب تیمهای ورزشی مون هم نروند مسابقات جهانی ما احتیاج به مدال آنها نداریم توی کشور خودمان با خودمان مسابقه بدهیم برنده بشویم به همدیگر مدال بدهیم.
گرفتن مدال توسط استاد در رسانه های جهانی بازتاب پیدا میکرد دنیا می پرسید استاد چه سازی میزند، میگفتند کهنترین ساز دنیا یعنی تار ایرانی.
* دوست عزیز قیاس شما معالفارق است؛
نشان شوالیه توسط یک کشور اهدا میشود اما جوایز ورزشی در سطح جهانی است.
ضمن اینکه وقتی این نشان هر ساله به 200 نفر اهدا میشود، مطمئن باشید خبر اعطایش آنچنان بازتابی ندارد تا به واسطه آن تار ایرانی معرفی شود.
*قابل توجه برخی از افراد بیهویت داخلی که در مقابل هر تشویق بیگانگان از خود بیخود میشوند! هنرمند واقعی به این میگویند، نه به آنهایی که شما برایشان هورا میکشید.
*وقتی برای یک جایزه اینقدر حاشیهسازی و نامه نگاری میشود معلوم است که دیگر خیلیها از گرفتنش سر باز میزنند.
*شوالیه نشان جنگجو است. هنرمند ما افتخار پوشیدن خرقه و نشان کوی دوست که تقریبا همین کوچههای کودکی تهران است، بسنده میکند. چه خوب است آدمها به آدم بودنشان بسنده بکنند.
نشان شوالیه، نشان هنر و ادب، نشان آفیسر، نشان کماندو نشانها و مدالهایی هستند که دولت فرانسه در مقاطع مختلف زمانی به اهالی فرهنگ و هنر اهدا میکند. از میان شخصیتهای علمی و فرهنگی کشورمان و افرادی همچون پری صابری، محمد علی سپانلو، جلال ستاری، پروفسور محمود حسابی و در بین اهالی موسیقی نیز این نشان به شهرام ناظری و محمدرضا شجریان داده شده بود. این نکته را هم نباید ناگفته گذاشت که درجه فرمانده هر ساله به حدود 20 نفر، نشان افسر به حدود 60 نفر و نشان شوالیه به حدود 200 نفر از سراسر جهان اعطا میشود.
اما این بار قرار بود این نشان دولت فرانسه بر سینه هنرمندی جای بگیرد که با یک عمر فعالیت بیوقفه نقش بیبدیلی را در احیاء و تکامل موسیقی سنتی برداشته بود.
دو هفتهای از اعلام اعطای این جایزه نگذشته بود که علی رهبری آهنگساز و رهبر ارکستر طی نامهای از علیزاده خواست تا این جایزه را دریافت نکند. او در بخشی از این نامه آورده بود: «به عقیده من این نشانها واقعا مهم هستند و از بابت اهداء آنها به ایرانیها٬ خداوند منان را سپاسگزاریم و خیلیها هم منتظرش هستند اما افرادی کاملا استثنایی هستند که تجلی نامشان چنان جلوه و شکوهی دارد که لقب استاد که در ایران و ایتالیا فراوان است و همچنین لقب شوالیه که فوتبالیست زینالدین زیدان و یا هنرپیشه خانم مرلین دیتریش یا خانم سلین دیون یا خواننده خولیو ایگلهسیاس و آقای تئودوراکیس و صدها نفر دیگر نیز که به آنها هدیه شده؛ نمیتواند به درخشش نامشان کمکی بکند. برای اینجانب کاملا غیرمنطقی و باور نکردنیست که خوانندهای را در ایران «شوالیه آواز ایران» نام میبرند کما اینکه خود این تیتر در تناقض و کاملا ناخوانا با اصالت موسیقی ایرانی است. در هر صورت نمیتوانم مجسم کنم که حسین علیزاده که میلیونها ایرانی خالص با جان و دل و درک هنرش بنامش احترام میگذارند با دریافت این نشان که از طرف افرادی تقدیم میشود که قطعا هنر ایشان را نمیشناسند٬ با نام «شوالیه تار ایران» یاد کنند. این یک توصیه و فقط برای احترام شخص اینجانب به بزرگی نام جناب آقای حسین علیزاده است و اگر ایشان این لقب را هم دریافت کنند خدمتشان صمیمانه تبریک میگویم.»
بعد از انتشار این نامه همه منتظر بودند تا روز ششم آذر فرا برسد و ببینند که آیا علیزاده این نشان را دریافت میکند یا نه؟ تا این که صبح دیروز استاد علیزاده طی نامهای رسماً اعلام کرد که این جایزه را دریافت نخواهد کرد. حسین علیزاده در بخشی از این نامه نوشته بود: «شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی همان طور که نزد مردم است، نزد مسئولان ـ که باید خدمتگزاران تاریخ و فرهنگ و هنر باشند ـ میبود، یک هدیه و عنوان غیر خودی این همه انعکاس نداشت. وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید میشود. و اما من ضمن قدردانی از مسئولین کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنر پرور و هنر دوست ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده و تا آخر عمر به آن پیشوند و یا پسوندی نخواهم افزود. در آخر ضمن تبریک به تمام بزرگان ایران و جهان که نشان با ارزش شوالیه را دریافت کردهاند، خود را بینیاز از دریافت هر نشانی دانسته، همچنان اندر خم کوی دوست و به شوق عشق تا آخر عمر خواهم ایستاد. در خاتمه باید اشاره کنم که سئوال بزرگی که در محافل هنری و اجتماعی اروپا اغلب پیش میاید این است که چرا دهها موسیقیدان معروف جهانی فرانسوی و نوازندههای چیرهدست بینظیر بعضی از کشورها مانند چین هندوستان و روسیه این نشان را دریافت نکردهاند»
با انتشار این نامه از سوی خبرگزاری فارس، برخی از مخاطبان نظرات جالبی را در این باره دادهاند که در ادامه نظرات موافق و مخالف را میخوانید:
*چه زیبا. آفرین. هنرمند تویی که خود را نمیفروشی که نشان ملتت را با نشان هیچ بیگانهای عوض نمیکنی. به خود میبالم که در کشوری زندگی میکنم که ارزشها و معیارها در آن با تمام دنیا متفاوت است. سنگ محک در کشور من نه پول است و نه شهرت؛ اینجا مدال مردی و مردانگی می زنند بر سینه آزادگان.
*با سلام خدمت این استاد عزیز که غیرت ایرانی در خود دارد و این چنین به وطن و مردمش میبالد تا فرهنگ اصیل و کهن ایرانی را به جهان بشناساند این ملت با تمدن هنوز یادش هست که هواپیمای میراژ فرانسه چگونه فرهنگ بر خواسته از دل مردم فرانسه را برسر پیر و جوان کوچک بزرگ هنرمندان دانشجویان و.... می ریختند و حال این گونه فرهنگ را در قابی به ملت ایران می دهند.
*درود بر غیرت و شرف استاد علیزاده و استادانی چون شما و قابل توجه خانم هنرمندمان که به خاطر یک جایزه تمام اعتقادات و ... خود را زیر پا گذاشت. یا بعضی ها که به خاطر جایزه هایی این چنین که فقط قولش را بهشان دادهاند وطن فروشی میکنند. درود بر تاج سرمان استاد علیزاده.
*حسین علیزاده یک ترکیب دو کلمه ای است نوشته شده با خط نورانی که مثل ستاره ای فروزان در آسمان هنر ایران می درخشد، آنچنان که حتی نیازی نیست بگوئیم استاد، پروفسور، هنرمند، صاحب سبک یا رشته هنری موسیقی یا موسیقی اصیل یا هر کلمه ای دیگر، کافیست بگوئیم علیزاده تا شور و حماسه و احساس زیبای انسانی در هر ایرانی هنرپرور و هنردوست و صاحب احساس و ایمان زنده شود.
*هرچند وقت یکبار یک نفر پیدا می شه که راه درست رو به بقیه نشان بده که متاسفانه خیلی کمه و به همین خاطر زود از ذهن ها می ره. شاید گفت کلمه درود بر شما استاد عالی قدر بسیار ناچیز باشد در مقابل این روشن فکری و وطن دوستی این عاشق وطن اما استاد درود بر شرفت درود بر غزتت و درود بر فکر روشنت.
*به خودم می بالم که ایرانی ام. فرزند سرزمینی که چنین بزرگمردانی را در دامان خود پرورده. درود بر این هنرمندِ عزتمند درود بر پدر و مادری که چنین آزادمردی را به جامعه فرهیخته ایران هدیه داده اند. وقتِ آن رسیده که قبل از آنکه «:خارجی ها» هنرمندانِ ما را ببینند! مسئولان فرهنگی کشورمان؛ ایشان را ببینند.
*من (هنر جوی نوازندگی تار) با همه احترامی که به استاد میگذارم ولی با کارشان مخالفم به چند دلیل:
اولا کشور بورکینا فاسو که نمیخواست مدال بدهد، اگر خصلتهای استعماری و نظر سوء فرانسه را در نظر نگیریم فرانسه مهد هنر است و این برای همه ثابت شده، اصلا کاری به سیاست ندارم از لحاظ سیاسی فرانسه یک کشور بد است.
اتفاقا استاد با این کارش خواسته به مسئولین پیامی را برساند چرا آمده از مسئولین ما به فرانسویها گله کرده، سفره دلش را باز کرده (شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی همان طور که نزد مردم است، نزد مسئولان ـ که باید خدمتگزاران تاریخ و فرهنگ و هنر باشند ـ میبود، یک هدیه و عنوان غیر خودی این همه انعکاس نداشت)
اگر اینطوری باشد خوب تیمهای ورزشی مون هم نروند مسابقات جهانی ما احتیاج به مدال آنها نداریم توی کشور خودمان با خودمان مسابقه بدهیم برنده بشویم به همدیگر مدال بدهیم.
گرفتن مدال توسط استاد در رسانه های جهانی بازتاب پیدا میکرد دنیا می پرسید استاد چه سازی میزند، میگفتند کهنترین ساز دنیا یعنی تار ایرانی.
* دوست عزیز قیاس شما معالفارق است؛
نشان شوالیه توسط یک کشور اهدا میشود اما جوایز ورزشی در سطح جهانی است.
ضمن اینکه وقتی این نشان هر ساله به 200 نفر اهدا میشود، مطمئن باشید خبر اعطایش آنچنان بازتابی ندارد تا به واسطه آن تار ایرانی معرفی شود.
*قابل توجه برخی از افراد بیهویت داخلی که در مقابل هر تشویق بیگانگان از خود بیخود میشوند! هنرمند واقعی به این میگویند، نه به آنهایی که شما برایشان هورا میکشید.
*وقتی برای یک جایزه اینقدر حاشیهسازی و نامه نگاری میشود معلوم است که دیگر خیلیها از گرفتنش سر باز میزنند.
*شوالیه نشان جنگجو است. هنرمند ما افتخار پوشیدن خرقه و نشان کوی دوست که تقریبا همین کوچههای کودکی تهران است، بسنده میکند. چه خوب است آدمها به آدم بودنشان بسنده بکنند.
منبع: فارس