دست و پا زدن موج سواران در مرگ خواننده محبوب پاپ
دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳، ۰۶:۵۲ ق.ظ
«شما را به نمازهای شبی که مرتضی پسرم میخواند، قسم میدهم که با سوءاستفاده نام پسرم را لکهدار نکنید و روحش را عذاب ندهید.»
این جملات بخشی از صحبتهای اخیر پدر مرتضی پاشایی، خواننده موسیقی پاپ است که صبح جمعه و بعد از مدتها تحمل بیماری سخت درگذشت اما به فاصله حدود 24 ساعت پس از درگذشت مرتضی پاشایی، خانواده این هنرمند، بیانیهای سه بندی منتشر و در آن تأکید میکنند که طرفداران مرتضی پاشایی کسانی هستند که شفای وی را از طریق برگزاری زیارت عاشورا و دعای توسل میجستند؛ شخص مرتضی پاشایی عاشق اهل بیت و اسلام و معنویت و مردم بود و خانواده و خاندان مرتضی پاشایی افرادی در خط انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و از مریدان اهل بیت هستند.
آبشخور انتشار این بیانیه وقوع حوادثی است که نمونه آن پیشتر و بعد از درگذشت هنرمندان دیگری چون خسرو شکیبایی و سیمین دانشور نیز به وقوع پیوسته و حالا باری دیگر با دستمایه قرار دادن مرگ پاشایی باز هم عرصه هنر را آلوده به بازیهای سیاسی کرده است. بازیهای سیاسی در عرصه هنر هیچگاه تمامی ندارند؛ بازیهایی که حتی آلن ایر، سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه امریکا را هم وارد جریان خبر کرده و او هم که ممکن است تا همین چند روز پیش هیچ آشنایی با نام مرتضی پاشایی نداشته باشد در راستای دیپلماسی عمومی امریکا، متن تسلیتی را با سرآغاز «انالله و انا الیه راجعون» منتشر میکند.
در جمعهای که گذشت عدهای خود را در لابهلای صف طرفداران واقعی پاشایی گنجاندند؛ افرادی که سهیم بودن در غم را بلد نیستند اما خوب میدانند که چگونه باید از آب گل آلود ماهی بگیرند. ماجرا از بعد ظهر درگذشت مرتضی پاشایی در روز جمعه شروع شد؛ اندکی از نیمه ظهر گذشته بود که اولین ترکشهای سیاسی به اطراف پراکنده میشود. بسیاری از بهانهگیریها شروع میشود که عمدهشان بیاساس هستند. خیلی زود در شبکههای اجتماعی پیغامی حاوی این متن منتشر میشود که چرا مسئولان حتی در روزهای آخر عمر مرتضی پاشایی بر بالین وی نرفتند؛ این در حالی است که بیمارستان بهمن در روزهای آخر عمر مرحوم پاشایی محل رفت و آمد جمع کثیری از هنرمندان و البته مسئولانی اعم از علی مرادخانی، معاون هنری وزیر ارشاد، پیروز ارجمند مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد و دکتر زالی رئیس سازمان نظام پزشکی بوده است.
حمله به مجری تلویزیون
در جو و فضای از دست رفتن یک هنرمند محبوب و پر طرفدار هر چند واکنشهای مردمی به نحوه عملکرد ارگانها در بزرگداشت و پاسداشت وی در دوران پیش و پس از مرگ یا برای مثال انتقاد به نحوه همرنگ شدن رسانهها با نظایر چنین حوادثی طبیعی به نظر میرسد اما گاهی اعتراضات از مسیر اعتدالش خارج میشود و به سمت و سوی دیگری میرود تا جایی که بیشتر به نق زدن و بهانهگیری نابجا شباهت دارد.
نظیر این اتفاق در پرونده درگذشت مرتضی پاشایی نیز قابل رؤیت است. بعد از درگذشت این هنرمند است که عدهای سعی میکنند عملکرد رسانه ملی در بازتاب درگذشت پاشایی را زیر سؤال ببرند؛ تعدادی از کاربران در شبکه اجتماعی اینستاگرام به صفحه مجری برنامه تلویزیونی گلخانه یورش میبرند و ادعا میکنند که خندههای بیش از حد و پوشش نامناسب مجری برنامه گلخانه با فوت مرتضی پاشایی همخوانی نداشته است. به رغم این اعتراض و انتقاد اما تلویزیون در روز جمعه و به استثنای بخش خبری 14 شبکه اول سیما، در بخشهای مختلف خبری خود، خبر مرگ این خواننده محبوب را به شکل خوبی اطلاعرسانی میکند.
واکنش خانواده پاشایی چه بود؟
برگ دیگر حوادث پس از مرگ مرتضی پاشایی، تجمعات در نقاط مختلف شهر است؛ جمعیتی در مقابل برج میلاد که محل کنسرت حسامالدین سراج است جمع میشوند؛ عدهای دیگر در شامگاه جمعه راهی پارکهای تهران میشوند؛ پارک «آب و آتش » و پارک «لاله » از جمله آنها هستند. هواداران مرتضی پاشایی با خواندن دسته جمعی آثار این خواننده مرحوم برایش سوگواری میکنند؛ هر چند این تجمعات میتواند عکسالعمل طبیعی اجتماعی هواداران وی به این اتفاق باشد اما تمام این حرکتهای اجتماعی با نیت خیرخواهانه شکل نگرفتند و ظاهراً بخشی از تجمعات در روز گذشته همچون اتفاقاتی که در سالهای گذشته و در مراسم ختم خسرو شکیبایی یا مراسم خاکسپاری سیمین دانشور در مرداد ماه امسال اتفاق افتاد به صحنه اعتراضات سیاسی عدهای تبدیل شد که خود را از طرفداران مرتضی پاشایی مینامیدند.
محتوای برخی از این تجمعات را با مروری بر واکنشهای خانواده داغدار مرتضی پاشایی میتوان حدس زد؛ یکی از این واکنشها درست در شب درگذشت مرحوم پاشایی اتفاق میافتد؛ یعنی درست در ساعاتی که خانواده این خواننده محبوب در اوج غم و اندوه از دست دادن عزیزشان هستند اما ظاهراً وقوع اتفاقات دیگری به جای آنکه تسلای خاطرشان باشد بر رنج و غم آنها افزوده است. پدر پاشایی شب جمعه و بعد از درگذشت این هنرمند گفته است: «پسرم عاشق نظام جمهوری اسلامی بود. من و خانوادهام همه تا پای جان برای انقلاب جانمان را میدهیم. به عدهای که در این شرایط سعی دارند سوءاستفاده و پسر من را بدنام کنند، میگویم؛ نکنید. خواهش میکنم بگذارید روح مرتضی در آرامش باشد. تمام خانواده ما مداح بودهاند؛ مرتضی از کودکی عاشق اسلام بود و روزی که در بیمارستان بستری شد، قرار بود به کربلا برود اما نشد. شما را به نمازهای شبی که مرتضی پسرم میخواند، قسم میدهم که با سوءاستفاده نام پسرم را لکهدار نکنید و روحش را عذاب ندهید.»
خانواده پاشایی همچنین در پی حاشیههای ایجاد شده توسط برخی افراد بیانیهای سه بندی را منتشر و در آن تأکید کردهاند که طرفداران مرتضی پاشایی کسانی هستند که شفای وی را از طریق برگزاری زیارت عاشورا و دعای توسل میجستند. آنها همچنین در این بیانیه رسمی تأکید کردهاند که شخص مرتضی پاشایی عاشق اهل بیت و اسلام و معنویت و مردم بوده و خانواده و خاندان مرتضی پاشایی افرادی در خط انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی بودهاند و از مریدان اهل بیت هستند.
فرهنگ عمومی در خطر نهادینه شدن جوسازیها
این شیوه واکنش خانواده پاشایی آن هم درست در روزهای ابتدایی غم جانکاهی که در آن به سر میبرند، گواه بر وقوع اتفاقاتی است که بعد از مرگ این هنرمند رخ داده و خیال و اوقات آنها در این لحظات را بدون اینکه تسلی داده باشد، پریشانتر از قبل کرده است؛ بسیاری هنوز واکنش پسر مرحومه سیمین دانشور در مراسم خاکسپاری این بانوی شاعر را به یاد دارند که وی در اعتراض به عدهای که مخل روند برنامه خاکسپاری بودند، فریاد زده بود که مادرش مسلمان بوده و باید به شیوهای اسلامی مراسمش طی شود؛ اینکه چرا در فرهنگ عمومی کشور ما و پس از وقوع چنین حوادثی شرایط برای جوگیری و جوسازیها فراهم یا چنین حوادث غم انگیزی به فرصتی برای گرفتن ژست ناراحتی و بهانهگیری عدهای تبدیل میشود جای سؤال و البته واکاوی و روانشناختی دارد. آیا به واقع انتشار قطره چکانی اخبار منتسب به این هنرمند محبوب از طریق رسانهها نظیر چنین واکنشهایی را رقم زده است یا مسائل دیگری در کار هستند؟ دلیلش هر چه باشد باعث شده است که این روزها بخشی از جامعه به جای رفتار و سلوکی منطقی و همدردی خلوصانه به چاه گمراهی و پیش داوریهای زودهنگام بیفتد.
این جملات بخشی از صحبتهای اخیر پدر مرتضی پاشایی، خواننده موسیقی پاپ است که صبح جمعه و بعد از مدتها تحمل بیماری سخت درگذشت اما به فاصله حدود 24 ساعت پس از درگذشت مرتضی پاشایی، خانواده این هنرمند، بیانیهای سه بندی منتشر و در آن تأکید میکنند که طرفداران مرتضی پاشایی کسانی هستند که شفای وی را از طریق برگزاری زیارت عاشورا و دعای توسل میجستند؛ شخص مرتضی پاشایی عاشق اهل بیت و اسلام و معنویت و مردم بود و خانواده و خاندان مرتضی پاشایی افرادی در خط انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و از مریدان اهل بیت هستند.
آبشخور انتشار این بیانیه وقوع حوادثی است که نمونه آن پیشتر و بعد از درگذشت هنرمندان دیگری چون خسرو شکیبایی و سیمین دانشور نیز به وقوع پیوسته و حالا باری دیگر با دستمایه قرار دادن مرگ پاشایی باز هم عرصه هنر را آلوده به بازیهای سیاسی کرده است. بازیهای سیاسی در عرصه هنر هیچگاه تمامی ندارند؛ بازیهایی که حتی آلن ایر، سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه امریکا را هم وارد جریان خبر کرده و او هم که ممکن است تا همین چند روز پیش هیچ آشنایی با نام مرتضی پاشایی نداشته باشد در راستای دیپلماسی عمومی امریکا، متن تسلیتی را با سرآغاز «انالله و انا الیه راجعون» منتشر میکند.
در جمعهای که گذشت عدهای خود را در لابهلای صف طرفداران واقعی پاشایی گنجاندند؛ افرادی که سهیم بودن در غم را بلد نیستند اما خوب میدانند که چگونه باید از آب گل آلود ماهی بگیرند. ماجرا از بعد ظهر درگذشت مرتضی پاشایی در روز جمعه شروع شد؛ اندکی از نیمه ظهر گذشته بود که اولین ترکشهای سیاسی به اطراف پراکنده میشود. بسیاری از بهانهگیریها شروع میشود که عمدهشان بیاساس هستند. خیلی زود در شبکههای اجتماعی پیغامی حاوی این متن منتشر میشود که چرا مسئولان حتی در روزهای آخر عمر مرتضی پاشایی بر بالین وی نرفتند؛ این در حالی است که بیمارستان بهمن در روزهای آخر عمر مرحوم پاشایی محل رفت و آمد جمع کثیری از هنرمندان و البته مسئولانی اعم از علی مرادخانی، معاون هنری وزیر ارشاد، پیروز ارجمند مدیر دفتر موسیقی وزارت ارشاد و دکتر زالی رئیس سازمان نظام پزشکی بوده است.
حمله به مجری تلویزیون
در جو و فضای از دست رفتن یک هنرمند محبوب و پر طرفدار هر چند واکنشهای مردمی به نحوه عملکرد ارگانها در بزرگداشت و پاسداشت وی در دوران پیش و پس از مرگ یا برای مثال انتقاد به نحوه همرنگ شدن رسانهها با نظایر چنین حوادثی طبیعی به نظر میرسد اما گاهی اعتراضات از مسیر اعتدالش خارج میشود و به سمت و سوی دیگری میرود تا جایی که بیشتر به نق زدن و بهانهگیری نابجا شباهت دارد.
نظیر این اتفاق در پرونده درگذشت مرتضی پاشایی نیز قابل رؤیت است. بعد از درگذشت این هنرمند است که عدهای سعی میکنند عملکرد رسانه ملی در بازتاب درگذشت پاشایی را زیر سؤال ببرند؛ تعدادی از کاربران در شبکه اجتماعی اینستاگرام به صفحه مجری برنامه تلویزیونی گلخانه یورش میبرند و ادعا میکنند که خندههای بیش از حد و پوشش نامناسب مجری برنامه گلخانه با فوت مرتضی پاشایی همخوانی نداشته است. به رغم این اعتراض و انتقاد اما تلویزیون در روز جمعه و به استثنای بخش خبری 14 شبکه اول سیما، در بخشهای مختلف خبری خود، خبر مرگ این خواننده محبوب را به شکل خوبی اطلاعرسانی میکند.
واکنش خانواده پاشایی چه بود؟
برگ دیگر حوادث پس از مرگ مرتضی پاشایی، تجمعات در نقاط مختلف شهر است؛ جمعیتی در مقابل برج میلاد که محل کنسرت حسامالدین سراج است جمع میشوند؛ عدهای دیگر در شامگاه جمعه راهی پارکهای تهران میشوند؛ پارک «آب و آتش » و پارک «لاله » از جمله آنها هستند. هواداران مرتضی پاشایی با خواندن دسته جمعی آثار این خواننده مرحوم برایش سوگواری میکنند؛ هر چند این تجمعات میتواند عکسالعمل طبیعی اجتماعی هواداران وی به این اتفاق باشد اما تمام این حرکتهای اجتماعی با نیت خیرخواهانه شکل نگرفتند و ظاهراً بخشی از تجمعات در روز گذشته همچون اتفاقاتی که در سالهای گذشته و در مراسم ختم خسرو شکیبایی یا مراسم خاکسپاری سیمین دانشور در مرداد ماه امسال اتفاق افتاد به صحنه اعتراضات سیاسی عدهای تبدیل شد که خود را از طرفداران مرتضی پاشایی مینامیدند.
محتوای برخی از این تجمعات را با مروری بر واکنشهای خانواده داغدار مرتضی پاشایی میتوان حدس زد؛ یکی از این واکنشها درست در شب درگذشت مرحوم پاشایی اتفاق میافتد؛ یعنی درست در ساعاتی که خانواده این خواننده محبوب در اوج غم و اندوه از دست دادن عزیزشان هستند اما ظاهراً وقوع اتفاقات دیگری به جای آنکه تسلای خاطرشان باشد بر رنج و غم آنها افزوده است. پدر پاشایی شب جمعه و بعد از درگذشت این هنرمند گفته است: «پسرم عاشق نظام جمهوری اسلامی بود. من و خانوادهام همه تا پای جان برای انقلاب جانمان را میدهیم. به عدهای که در این شرایط سعی دارند سوءاستفاده و پسر من را بدنام کنند، میگویم؛ نکنید. خواهش میکنم بگذارید روح مرتضی در آرامش باشد. تمام خانواده ما مداح بودهاند؛ مرتضی از کودکی عاشق اسلام بود و روزی که در بیمارستان بستری شد، قرار بود به کربلا برود اما نشد. شما را به نمازهای شبی که مرتضی پسرم میخواند، قسم میدهم که با سوءاستفاده نام پسرم را لکهدار نکنید و روحش را عذاب ندهید.»
خانواده پاشایی همچنین در پی حاشیههای ایجاد شده توسط برخی افراد بیانیهای سه بندی را منتشر و در آن تأکید کردهاند که طرفداران مرتضی پاشایی کسانی هستند که شفای وی را از طریق برگزاری زیارت عاشورا و دعای توسل میجستند. آنها همچنین در این بیانیه رسمی تأکید کردهاند که شخص مرتضی پاشایی عاشق اهل بیت و اسلام و معنویت و مردم بوده و خانواده و خاندان مرتضی پاشایی افرادی در خط انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی بودهاند و از مریدان اهل بیت هستند.
فرهنگ عمومی در خطر نهادینه شدن جوسازیها
این شیوه واکنش خانواده پاشایی آن هم درست در روزهای ابتدایی غم جانکاهی که در آن به سر میبرند، گواه بر وقوع اتفاقاتی است که بعد از مرگ این هنرمند رخ داده و خیال و اوقات آنها در این لحظات را بدون اینکه تسلی داده باشد، پریشانتر از قبل کرده است؛ بسیاری هنوز واکنش پسر مرحومه سیمین دانشور در مراسم خاکسپاری این بانوی شاعر را به یاد دارند که وی در اعتراض به عدهای که مخل روند برنامه خاکسپاری بودند، فریاد زده بود که مادرش مسلمان بوده و باید به شیوهای اسلامی مراسمش طی شود؛ اینکه چرا در فرهنگ عمومی کشور ما و پس از وقوع چنین حوادثی شرایط برای جوگیری و جوسازیها فراهم یا چنین حوادث غم انگیزی به فرصتی برای گرفتن ژست ناراحتی و بهانهگیری عدهای تبدیل میشود جای سؤال و البته واکاوی و روانشناختی دارد. آیا به واقع انتشار قطره چکانی اخبار منتسب به این هنرمند محبوب از طریق رسانهها نظیر چنین واکنشهایی را رقم زده است یا مسائل دیگری در کار هستند؟ دلیلش هر چه باشد باعث شده است که این روزها بخشی از جامعه به جای رفتار و سلوکی منطقی و همدردی خلوصانه به چاه گمراهی و پیش داوریهای زودهنگام بیفتد.
منبع: جوان آنلاین
۹۳/۰۸/۲۶